به نام اهورامزدا با درود به زیارتگاه ها سری بزنیند هم نماز ونیایش وهم تفریح ودیدار یاران بد رود
۱۳۸۹ دی ۱۰, جمعه
۱۳۸۹ دی ۳, جمعه
بدخواهان اشو زرتشت
به نام اهورامزدا با درود به زیارتگاه ها سری بزنیند هم نماز ونیایش وهم تفریح ودیدار یاران بد رود.
زرتشت در برابر پندار بافی و پندار پرستی ایستاد و این کار وی بازار این افراد را تضعیف نمود . بسیاری از بزرگان و شاهان برای خود معبادی برای پرستش ایجاد کرده بودند که ریشه آنها از آئین کهن مهر پرستی نیز می باشد . آئین میترا یکی دیگر از نخستین آئینهای برتر جهان است که با ورود زرتشت رو به زوال رفت ولی بعدها به اروپا گسترش یافت و هنوز در برخی کلیسا ها اروپا نقاشی مهر در کنار گاو وجود دارد . این پندار پرستان به نام کوی یا کرین نامیده می شدند . کوی از همان کی پارسی است ( مانند کی آرش - کی گشتاسب ) که شاه معنی میداده است . آنان شاهان بودند که در امور دینی نیز رهبری مردم را بر عهده داشتند
کرپانان پیشوایان مذهبی روزگار زرتشت بودند که مراسمهای پیچیده ای برای خدا ایجاد کرده بودند . از این خاندان سرداری به نام بندو یکی از بزرگ ترین دشمنان زرتشت بوده است که نامش بارها آمده است . زرتشت در سروده هایش برای آنان از درگاه خداوند درخواست رهنمایی میکند . جایی دیگر از خاندان اسیج نام میبرد که خونهای بسیاری را بیگناه ریخته اند.
زرتشت در برابر پندار بافی و پندار پرستی ایستاد و این کار وی بازار این افراد را تضعیف نمود . بسیاری از بزرگان و شاهان برای خود معبادی برای پرستش ایجاد کرده بودند که ریشه آنها از آئین کهن مهر پرستی نیز می باشد . آئین میترا یکی دیگر از نخستین آئینهای برتر جهان است که با ورود زرتشت رو به زوال رفت ولی بعدها به اروپا گسترش یافت و هنوز در برخی کلیسا ها اروپا نقاشی مهر در کنار گاو وجود دارد . این پندار پرستان به نام کوی یا کرین نامیده می شدند . کوی از همان کی پارسی است ( مانند کی آرش - کی گشتاسب ) که شاه معنی میداده است . آنان شاهان بودند که در امور دینی نیز رهبری مردم را بر عهده داشتند
کرپانان پیشوایان مذهبی روزگار زرتشت بودند که مراسمهای پیچیده ای برای خدا ایجاد کرده بودند . از این خاندان سرداری به نام بندو یکی از بزرگ ترین دشمنان زرتشت بوده است که نامش بارها آمده است . زرتشت در سروده هایش برای آنان از درگاه خداوند درخواست رهنمایی میکند . جایی دیگر از خاندان اسیج نام میبرد که خونهای بسیاری را بیگناه ریخته اند.
یاران نزدیک اشو زرتشت
به نام اهورامزدا با درود به زیارتگاه ها سری بزنیند هم نماز ونیایش وهم تفریح ودیدار یاران بد رود.
شاه گشتاسب کیانی بزرگ ترین یاور و گسترش دهنده دینی بهی بوده است که آئین وی را پذیرفت . زمان پادشاهی کیانیان نیز به بیش از سه هزار سال می رسد . فرشوشتر و جاماسب که از نامداران خاندان هوگو بودند از نزدیک ترین یاران زرتشت بوده اند . گویا پس از درگذشت زرتشت جاماسب رهبر پیروان او میگردد . خاندان فریان نیز که ریشه تورانی داشته اند ( در ترکستان کنونی ) از یاران نزدیک زرتشت بودند . یاران زرتشت در تاریخ به سه گروه نامیده شده اند
گروه نخست خیتو که در معنی خودمانی می باشد . اینان کسانی هستند که لقب آزادگان به آنان داده شده است و تمامی گفتار او را با جان و دل پذیرفته بودند و در گسترش آن کوشش میکردند
گروه دوم ورزن می باشد که به کسانی گفته می شود که در حلقه قرار دارند . آنان اندکی از زرتشت دور بودند و در درک درست واژها و سخنان زرتشت کمی دورتر از گروه دوم بودند . به آنان انجمنیان نیز گفته اند
گروه سوم اریمن نام دارد که امروزه آریامنش نامیده می شود . که در آن روزگار دوستان زرتشت در گسترده فلات بزرگ ایران خطاب می شدند . آنان از دور و از کشورهای دیگر به سخنان او ایمان آورده بودند
شاه گشتاسب کیانی بزرگ ترین یاور و گسترش دهنده دینی بهی بوده است که آئین وی را پذیرفت . زمان پادشاهی کیانیان نیز به بیش از سه هزار سال می رسد . فرشوشتر و جاماسب که از نامداران خاندان هوگو بودند از نزدیک ترین یاران زرتشت بوده اند . گویا پس از درگذشت زرتشت جاماسب رهبر پیروان او میگردد . خاندان فریان نیز که ریشه تورانی داشته اند ( در ترکستان کنونی ) از یاران نزدیک زرتشت بودند . یاران زرتشت در تاریخ به سه گروه نامیده شده اند
گروه نخست خیتو که در معنی خودمانی می باشد . اینان کسانی هستند که لقب آزادگان به آنان داده شده است و تمامی گفتار او را با جان و دل پذیرفته بودند و در گسترش آن کوشش میکردند
گروه دوم ورزن می باشد که به کسانی گفته می شود که در حلقه قرار دارند . آنان اندکی از زرتشت دور بودند و در درک درست واژها و سخنان زرتشت کمی دورتر از گروه دوم بودند . به آنان انجمنیان نیز گفته اند
گروه سوم اریمن نام دارد که امروزه آریامنش نامیده می شود . که در آن روزگار دوستان زرتشت در گسترده فلات بزرگ ایران خطاب می شدند . آنان از دور و از کشورهای دیگر به سخنان او ایمان آورده بودند
۱۳۸۹ دی ۲, پنجشنبه
آتشكده نياسر
آتشكده نياسر بوسيله اردشير بابكان مؤسس سلسله ساسانى ساخته شده و اولين معبد و آتشكدهاى است كه سلسله ساسانى در اوج رواج دين و آئين زرتشتى در ايران بنا كرد.اين بنا نمونه كامل يك گنبد ساسانى است، بر زيربنائى مربع نهاده شده است و بزرگى و عظمتى كه در اين چهار طاقى به چشم مىخورد، از تعادل عناصر متشكل و توازن و هماهنگى تركيب بنا نشأت مىگيرد.طول و عرض اين آتشكده 14 در 14 متر میباشد. این بنا پس از یورش تازیان ویران ولی سپس توسط مردم بازسازی شد و امروز تقریبا سالم میباشد.

نیاسر در 35 کیلومتری شمالغربی شهر کاشان قرار دارد و در منطقهای کوهستانی در ارتفاعات کرکس میباشد و چشمهای باستانی به نام چشمه اسکندر نیز در آنجا قرار دارد.در نیاسر غاری که متعلق به دوره پارتیان بوده است نیز وجود دارد. به احتمال قوی این غار معبد میترایی بوده است که امروزه از مکانهای دیدنی این شهر میباشد.بنای این آتشکده گنبددار که بهنام آتشکده اردشیر موسوم است از زیباترین چهارطاقیهای دوره ساسانی است که بر فراز نیاسر واقع شده و همچنان، پس ازعبوردههها و سدهها، پابرجا مانده است.بر اساس نظر آندرهگدار معمار و باستانشناس فرانسوی چهارطاقی آتشکده نیاسر به وسیله اردشیر بابکان ساخته شده و اولین معبد و آتشکدهای که به وسیله ساسانیان دراوج رواج دین و آیین زرتشتی در ایران بنیاد گرفته، آتشکده نیاسر است.بنای این آتشکده سمبل 4 عنصر اصلی باد، آب ،خاک و آتش است و هر کدام از ستونها دقیقا یکی از 4 جهت اصلی را نشان میدهند. در کنار بیشتر آتشکدهها چشمه آب و درخت چنار وجود دارد.آتشکده نياسر با شماره 316 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.


آتشکده آذر برزین مهر
آتشکده آذربرزینمهر یکی از سه آتشکده بزرگ هنگام ساسانیان و آتشکده دهقانان بوده است که در بلندای ۲۰۶۱ متری از دریا و در کوهستان ریوند بین شاهرود، سبزوار و در حوالی روستای فشتنق قرار دارد. نام محلی آن در روستای فشتنق خانه دیو میباشد که به آن خانه ديو هم میگویند.در دورهٔ ساسانی ایرانیان سه آتشگاه بزرگ و برجسته داشتند. از آتشهایی که در این آتشگاهها نگهداری میشد یکی بُرزین مهر به معنای آتش عشق والا و ویژه برزیگران بود که در نزدیکی سبزوار در خراسان جای داشت. این آتشکده در بستر رودخانه ریوند و بین روستاهای مهر و ریوند است. این آتشکده در دامنههای کوه سفید مهر واقع شده است.


آتشکده کاریان
آتشکده کاریان در شهر فیروزآباد در ۱۲۰ کیلومتری شیراز قرار دارد.آتشکده کاریان که نام دیگر آن آتشکده آذرفرنبغ یا آذر خورداد است به معنی آتش فره ایزدی است و اختصاص به موبدان داشت.این آتشکده در زمان اردشیر بابکان بنا شده و بعد از حمله تازیان آتش آن به عقداى یزد متقل شده و تا ۷۰۰ سال در آنجا از آن نگهدارى میشد.پس از آن به اردکان یزد جا به جا میشود و سال ۱۳۱۸ شمسی به آتشکده شهر یزد برده میشود که هنوز نیز کماکان در آن محل افروخته میباشد.مکان آن در شهر فیروز آباد یا اردشیر خره یا اردشیر خوره در ۱۲۰ کیلومتری جنوب شیراز است و کاخ بزرگ آن که توسط شاهنشاه اردشیر بابکان ساخته شده بود هم اکنون فرو ریخته است.اردشیر به همین جهت نام شهر را ارتخشر خوره ( ارت خشتر) نامید که به معنی شهر شکوه و جلال اردشیر است.

آتشکده آذرگشنسب
آتشكده آذرگشسب از مشهورترين و بزرگترين آتشكدههاي فلات ايران است كه در آذربايجان غربي در 49 كيلومتري شمال شرق شهر تكاب قرار دارد.آذرگشنسب به معني آتش اسب نر است و بر پايه افسانههاي ايراني دليل نام گذاري اين است که کيخسرو به هنگام گشودن بهمن دژ در نيم روز با تيرگي شبانه که ديوان با جادوي خود پديد آورده بودند، روبرو شد.آنگاه آتشي بر يال اسب وي فرود آمد و جهان را ديگر باره روشن کرد و کيخسرو پس از پيروزي و گشودن بهمن دژ، به پاس اين ياوري اهورايي، آتش فرود آمده را آنجا بنشاند و آن آتش و جايگاه به نام آتش اسب نر (گشسب يا گشنسب) ناميده شد.

آتشكده آذرگشسب در ضلع شمالي درياچه قرار گرفته و داراي نمايي چهارطاقي است كه درون آن محراب آتش قرار گرفته و راهروهاي مخصوص مراسم عبادي اطرافش را فراگرفتهاند.در سمت راست چهارطاقي دومين اتاق مهم اين آتشكده قرار گرفته كه در آن آتش را وقتي براي نيايش در معرض ديد نبود، شعلهور حفظ ميكردند.در ضلع شمال غربي، ايوان بلند و شكوهمند ساساني معروف به ايوان خسرو كه از آجر قرمز و ملات ساروج ساخته شده قرار دارد كه تنها ديوارهاي باقي مانده هنوز به عنوان شاخص اين مجموعه تلقي ميشود.اين ايوان بلند كه براي اقامت پادشاهان ساساني در زمان اجراي مراسم زيارت آتشكده آذرگشسب، بارعام احداث شده است و به احتمال زياد تاريخ ساخت آن مربوط به خسرو اول معروف به انوشيروان است.بر بالاي اين تپه درياچهاي با عمق بيش از 60 متر و قطر حدود 100 متر قرار دارد. آب درياچه توسط چشمهاي جوشان در کف آن تامين ميشود و مملو از آهک و فاقد هرگونه موجود زنده است.دماي آن در زمستان و تابستان ثابت است. سطح آب درياچه به وسيله دو جوي آب که يکي به سمت شمال و ديگري به سمت جنوب درياچه جاري هستند، ثابت مانده است.مردم بومي به کانال جريان آب جنوبي که در زمان ساسانيان ايجاد شده اژدها ميگويند. از درياچه تخت سليمان در متون بسياري نام برده شده است.ساخت اين بنا به بيش از 3000 سال قبل باز ميگردد. آذرگشسب در كنار درياچه اروميه قرار دارد و در گذشته كاخهاي بسيار باشكوهي در اطراف آن بنا بوده.آذرگشسب مخفف آذرگشنسب است كه يكي از سه آتشكده مقدس حافظ جهان است.نام آتشكده، گشتاسب است كه در بلخ قرار داشته است، گنجهاي گشتاسب نيز در آنجا بود كه اسكندر آن را خراب كرده و گنجها را برداشت.آتشكده آذرگشسب به زبان پهلوي گنزك يا گنجه، به زبان روميان گزكا، به زبان اعراب شيز و در زمان ايلخانيان به صورت ستوريق تلفظ ميشده است.در زمان انوشيروان و خسرو پرويز توجه خاصي به اين مكان ميشده و عمران و آباداني اين محوطه از اهميت ويژهاي برخودار بوده است. پس از زوال حكومت ساساني و حمله اعراب، اين محل به شدت آسيب ديد.در زمان حكومت آباقاخان مغول با انجام تعميرات وسيع و چشمگير و احداث بناهاي جديد اين مكان به عنوان پايتخت تابستاني و تفرجگاه مورد استفاده قرار گرفت. در دوران خلفاي عباسي نيز گزارشهايي دال بر استفاده از اين محل در دست است.آتشكده ايراني آذرگشنسب كه از زمان حكومت ايلخانان به بعد تخت سليمان نام گرفت وسيعترين تاسيسات مذهبي و اجتماعي مربوط به دوره ايران پيش از اسلام است كه تاكنون شناسايي و از زيرخاك بيرون آورده شده است.آتشكده ايراني آذرگشنسب در سال 1382 به عنوان چهارمين اثر باستاني کشور در فهرست ميراث جهاني يونسکو به ثبت رسيد.



آتشگاه اصفهان
آتشگاه اصفهان در ۸ کیلومتری غرب شهر اصفهان و تقریبا در میانهٔ راه اصفهان به نجف آباد و در شهرستان خمینی شهر قرار دارد. این بنا در نزدیکی رودخانه زاینده رود، بر روی تپهای قرار دارد. از بلندای این تپه، تا کیلومترها از هر چهار سوی اصلی را میتوان به خوبی مشاهده کرد.این تپه از جنس سنگهای رسوبی است.

تراز پایینی آن در ارتفاع ۱۶۱۰ متر از سطح دریا (حدود ۵۰ متر بالاتر از تراز مرکز شهر اصفهان) و فراز آن در ارتفاع ۱۷۱۵ متری از سطح دریا واقع شدهاست. این تپه از نظر زمینشناسی در دوره کرتاسه تشکیل شده است بافتِ ساختمانیِ این مجموعه از لایههای خشتی است. میانِ دو ردیف خشت را هم یک لایه نازکِ نِی (که از رودخانه آورده میشده) قرار میدادند تا بر استحکامِ آن بیفزایند. پایههای بزرگ و خشتیِ بنا تقریبا از میانهٔ تپهٔ آتشگاه آغاز میشوند و در بالا به ستونهایی محکم و قابلِ اعتماد تبدیل میشدند که در گذشته اتاقهایی نیز بر رویِ آنها قرار داشتهاست. در برخی جاها نیز بقایایی از راه پلههایی منظم و کنده شده در دلِ سنگ بچشم میخورد که تا بالا ادامه داشتهاست اما امروزه از میان رفتهاند. در بالای تپه بنایی گِرد ساخته شده که میتوان آنرا نقطه نهاییِ معماریِ این بنا معرفی کرد. بر رویِ تپه، هیچ بنایی بلندتر از آن ساخته نشدهاست. این اتاق دارای هشت گوشهاست و در هر گوشه یک پنجره هم رو به بیرون دارد. گفته میشود موبدانِ زرتشتی، آتشِ مقدس را در درونِ این اتاق قرار میدادهاند.
این مجموعه دارای اتاقها و ساختمانهایی در چهار جهتِ تپه بوده که تا زیرِ اتاقکِ آتشگاه ادامه مییافتهاند و البته اکنون تنها سازههای بخشِ شمالی و بخشی از قسمتِ شرقی سالم ماندهاند و بهنظر میرسد مربوط به بازسازیِ این بنا در دوره پهلوی باشند. بر رویِ برخی از خشتهای بکار رفته در سازههای بخشِ شمالی میتوان عددِ ۱۳۵۲ را دید که در قالبِ خشتها تعبیه شدهاست.امروزه در نگهداری از این مجموعه توجهی صورت نمیگیرد. در بافتِ ساختمانهای این بنا میتوان سوراخهای زیادی را دید که به دستِ گنج یابان کنده شدهاست. بازدید کنندگان نیز خود باید راهِ بالا رفتن را انتخاب کنند و با توجه به ساختار تپه و خشتی بودنِ این سازه، سرعتِِ تخریب بوسیله بازدیدکنندگان بیشتر میشود.
از تاریخ نویسان و جغرافیا نویسان قدیم، برخی راجع به آتشگاه اصفهان مطالبی نوشتهاند. از آن جمله:
ابن خردادبه در قرن سوم هجری در کتاب المسالک والممالک میگوید: در قریه مارابین، قلعهای از بناهای طهمورث موجود است و در آن آتشکدهای ست.
حمزه اصفهانی در قرن چهارم هجری در کتاب سنی ملوکالارض والانبیا پس از نام بردن از آتشکدههای اصفهان مینویسد: «کیاردشیر در شهر اصفهان، به یک روز سه آتشکده بنیاد گذاشت. یکی را به هنگام بر آمدن آفتاب در جانب «قلعه ماربین» (ماربین، مهربین یا آتشگاه امروزی) به نام آتشکده «شهر اردشیر»، دوم آتشکدهای به نام «ذروان اردشیر» به هنگام ظهر در «دارک» از روستاهای خوار (برخوار فعلی) و سوم آتشکده «مهر اردشیر» در روستای "اردستان»
صادق هدایت در کتاب اصفهان نصف جهان درباره آن چنین نوشتهاست: «کوه آتشگاه، روز آبادیش، شکوه مخصوص داشتهاست. این پرستشگاه مانند مسجد و کلیسا دورش دیوار نداشته و چیزی را از کسی نمیپوشانیده. مانند آتش؛ سره و پاکیزه بوده. همان آتش جاودان نماینده پاکیزگی و زیبایی که به سوی آسمان زبانه میکشیده و در شبهای تار، از دور، دلهای افسرده را قوت میداده و از نزدیک، با پیچ و خم دلربا، با روان انسان گفتگو میکرده.
آگاهيهايي در باره پير ناركي
پير ناركي در شمار نيايشگاههايي است كه هنگام زيارت آن در تابستان و نزديك به نيمه امرداد ماه است.
همه ساله بسياري از زرتشتيان از روز مهر ايزد برابر با ١٢ تا ورهرام روز برابر با ١٦امرداد ماه در اين مكان گرد ميآيند و به نيايش اهورامزدا ميپردازند و از فروزههاي نيكش سپاسگزاري ميكنند.
پیرنارکی در 58 کیلومتری جنوب شرقی یزد در دامنه کوه نزدیک دره زنجیر یا در نزدیکی تفت از دره گیگون قرار دارد.
ساختمان این زیارتگاه شامل اتاقی است که پذیرای دل های گرم زیارت کنندگان زرتشتی است و در بیرون این اتاق مکانی برای شستوشوی دست و صورت در نظر گرفته شده است. خارج از دری که این دو محل را در بر می گیرد، ساختمان هایی به نام خیله از دهش خیراندیشان ساخته شده است.
این خیلهها برای ماندن چند روزه نيايش کنندگان پیش بینی شده اند.
روزهاي زيارت و نيايش در اين مكان نيز همانند ديگر نيايشگاههاي زرتشتي با جشن و شادي همراه است كه سبب آشنايي بيشتر زرتشتيان و همازوي(اتحاد) ميشود.
درباره چگونگي ساخته شدن پير ناركي نيز يك روايت چنين است: دامنه کوه نارکی پناهگاهی برای زربانو یا همان نازبانو از شاهزادگان یزد و عروس پادشاه پارس در زمان حمله تازیان به ایران بوده است.
در زمان حمله تازیان به ایران، زربانو از پارس به یزد که مرکز حمله دشمنان بوده است، میگریزد اما درمییابد که یزد نیز مورد حمله قرار گرفته است. بنابراین، به کوهی در "دره زنجیر" رسیده و در خواست تا در کوه پناه بگیرد، اما کوه او را در پناه خود نپذیرفت و به همین دلیل زرتشتیان تا این زمان نیز به این کوه سنگ میزنند.
در آن هنگام مردی نیز با چارپای خود از آن مسیر میگذشته است، اما او نیز به درخواست نازبانو برای یاری به وی توجهی نمی کند و این شاهزاده یزدی به کوه "گیگون" می رود و از کوه گذر می کند و در دامنه کوه نارکی درخواست یاری از پروردگار می کند.
در این هنگام کوه وی را در خود پناه می دهد و از آنجا چشمه ای در خشکی روان می شود. شب هنگام مسافری خسته که از آنجا گذر می کرده، در آن جایگاه استراحتی می کند؛ به خواب ميرود و در خواب نازبانو به وی سفارش می کند که زیارتگاهی را در آنجا بنا كند.
زیارت پیر نارستانه
| پیر نارستانه | |
![]() پیر نارستانه در 31 كیلومتری شرق یزد و در پشت كوه دربید قرار گرفته است. زرتشتیان سراسر جهان، همه ساله به مدت 5 روز از روز سپندارمذ تا روز آذر از ماه تیر یعنی 2 تا 6 تیرماه خورشیدی در این مكان گردهم آمده و آداب و رسوم نیایش اهورامزدا و برپایی سنتهای شاد را به جا میآورند. روایت است كه كتایون (همسر یزدگرد) به سبب علاقهای كه به پسر كوچكتر خود ( اردشیر) داشته با هم به سمت شرقی یزد گریختند. اردشیر پس از جدا شدن از مادر، به شرق و به سوی كوه و دشت گریخت و سرانجام در كوهی كه هماكنون نارستانه نامیده میشود، پنهان شد. این مكان مقدس، شاهزاده اردشیر را برای در امان ماندن از دست دشمنان در خود گرفته است. شاهزاده اردشیر بر شكارچی روشن بینی نمایان شده و شكارچی بنا به خواست و فرمان شاهزاده اردشیر، پیر نارستانه را بنیان مینهد. |
پیر نارستانه
پیر نارستانه در 31 كیلومتری شرق یزد و در پشت كوه دربید قرار گرفته است. زرتشتیان سراسر جهان، همه ساله به مدت 5 روز از روز سپندارمذ تا روز آذر از ماه تیر یعنی 2 تا 6 تیرماه خورشیدی در این مكان گردهم آمده و آداب و رسوم نیایش اهورامزدا و برپایی سنتهای شاد را به جا میآورند.
روایت است كه كتایون (همسر یزدگرد) به سبب علاقهای كه به پسر كوچكتر خود ( اردشیر) داشته با هم به سمت شرقی یزد گریختند. اردشیر پس از جدا شدن از مادر، به شرق و به سوی كوه و دشت گریخت و سرانجام در كوهی كه هماكنون نارستانه نامیده میشود، پنهان شد. این مكان مقدس، شاهزاده اردشیر را برای در امان ماندن از دست دشمنان در خود گرفته است. شاهزاده اردشیر بر شكارچی روشن بینی نمایان شده و شكارچی بنا به خواست و فرمان شاهزاده اردشیر، پیر نارستانه را بنیان مینهد.این دیدارگاه در داخل دره ای واقع شده است که سه طرف آن را کوه پوشانده است و در 30 کیلومتری شرق یزد قرار دارد . مراسم این دیدارگاه از روزهای 2 تا 6 تیر ماه برگزار می شود که برابر است با سپندارمذ روز تا آذر روز از تیر ماه . چشمه ای زیبا نیز در کنار این دیدارگاه قرار دارد که آب آن از بارندگی تامین می شود . بسیاری از ایرانیان بر این باور هستند که این مکان آرامگاه شاهنشاه اردشیر ساسانی بنیانگذار سلسله ساسانیان است که به اردشیر پاپکان شناخته می شود . مردم در این روز در این مکان حاضر می شوند و به روان انوشه نیاکان ایران و جانباختگان راه میهن و بزرگان از دینا رفته ایران درود می فرستند
روایت است كه كتایون (همسر یزدگرد) به سبب علاقهای كه به پسر كوچكتر خود ( اردشیر) داشته با هم به سمت شرقی یزد گریختند. اردشیر پس از جدا شدن از مادر، به شرق و به سوی كوه و دشت گریخت و سرانجام در كوهی كه هماكنون نارستانه نامیده میشود، پنهان شد. این مكان مقدس، شاهزاده اردشیر را برای در امان ماندن از دست دشمنان در خود گرفته است. شاهزاده اردشیر بر شكارچی روشن بینی نمایان شده و شكارچی بنا به خواست و فرمان شاهزاده اردشیر، پیر نارستانه را بنیان مینهد.این دیدارگاه در داخل دره ای واقع شده است که سه طرف آن را کوه پوشانده است و در 30 کیلومتری شرق یزد قرار دارد . مراسم این دیدارگاه از روزهای 2 تا 6 تیر ماه برگزار می شود که برابر است با سپندارمذ روز تا آذر روز از تیر ماه . چشمه ای زیبا نیز در کنار این دیدارگاه قرار دارد که آب آن از بارندگی تامین می شود . بسیاری از ایرانیان بر این باور هستند که این مکان آرامگاه شاهنشاه اردشیر ساسانی بنیانگذار سلسله ساسانیان است که به اردشیر پاپکان شناخته می شود . مردم در این روز در این مکان حاضر می شوند و به روان انوشه نیاکان ایران و جانباختگان راه میهن و بزرگان از دینا رفته ایران درود می فرستند
دیدار سبز در چک چک
| دیدار سبز در چک چک | | |
| نیایشگاه شاهبانوی ایران یا آناهیتا بیش ازده هزار زرتشتی از سراسر ایران و دیگر کشورهای جهان سهشنبه ۲٤خرداد ماه در زیارتگاه پیر سبز گردهم میآیند، تا به ستایش آب و نور و زندگی برخیزند. پیر سبز" یا «چَک چَک»، یکی از زیارتگاههای زرتشتیان است که هر ساله هزاران زرتشتی و ایرانیان علاقمند به آيين زرتشت را به سوی خود می کشاند. زرتشتیانی از كشورهای اروپایی، آمریكایی، آسیای میانه، هند، ژاپن و هنگ كنگ از جمله زایرانی هستند كه هر سال به مدت پنج روز از روز اشتاد تا انارام از ماه خورداد به زیارت پیر سبز میآیند و مراسم آيينياین زیارتگاه را به جا میآورند. نیایش لبریز از رقص و شادی و شادخواری! نیایشگاه پیر سبز یا چك چك در ٥۲كیلومتری شمال شرقی یزد در قلب كویر است و قطرههای بی شمار آبی كه از شكاف سنگ بر اطراف زیارتگاه میچكد، اطراف زیارتگاه را سرسبز نگاه داشته است. گویی بر سراسر دامان کوه، پر سیاوشان است که در دل قطره ها تن می شوید. و از همان گاه که دورادور، در میان کویر، چشم در چشم این بانو می گردانیف سیاوشانند که پرچم سبز خنده بر دوش به تو سلام می گویند: سلام! مسافر تشنه! مسافر عشق! خوش آمدی! پیر سبز رامکان ناپدیدشدن یكی از دختران یزدگرد به نام حیاتبانو میدانند که از برابر تازیان می گریخته است و به این کوه پناه آوردهاست و نام چكچك را به دلیل آبی كه از كوه جاری است و آب مصرفی زائران را فراهم میسازد، بر آن نهادهاند. شاید نیز مهمان خانه ای با سفره ای گشاده از نان و آب برای در راه ماندگان و شاید نیایشگاهی برای ایزدبانوی بزرگ ایران: آناهیتا در این مراسم موبدان نیایش «جشنخوانی» را با همراهی مردم برگزار میكنند و پس از اوستاخوانی و سخنرانیها مردم دسته دسته به زیارت نیایشگاه میروند. شبانگاهان بر دامنه ی این کوه در دل کویر پر از ستاره، تنها چراغ روشن خیله ها و آواز شادمانه ی مردمان با ستاره های بی شمار آسمان گٿتگوها دارد. در مدت توقف چند روزه خانوادهها در این نیایشگاه نیز هركسی چندین بار به زیارت میرود، شمع روشن كردن، دعا خواندن، نذركردن، سدره پوشی و كشتی بستن از جمله مناسكی است كه در این نیایشگاه به جا میآورند. زیارتكنندگان باید با سر پوشیده وارد شوند و آوردن نان نذری یا ( سیرگ یا سوروک به گفته یزدی ها و سیرو به گفته كرمانی ها ) و تعارف آن به زایران نیز بخشی از مناسك است. از دیگر آيينهای این مراسم كتك زدن تازه دامادهاست بدین گونه كه جوانان، به ویژه جوانان مجرد، پرس و جو كرده و كسانی را كه در طول یك سال گذشته ازدواج كردهاند پیدا میكنند و با شوخی و خنده، دست و پای این تازه دامادها را گرفته، به پشت میخوابانند و كتك میزنند. داماد و خانواده او نیز با شربت و شیرینی كه در نیایشگاه تبرك شده از آنها پذیرایی میكنند. جوانان ضمن تفریح و سرگرمی و خوردن شیرینی، بدشان نمیآید كه قهرمان كتكخوری سال آینده باشند. آن چه در این مراسم میان زرتشتیان رواج دارد، جشن است و شادی و پایکوبی و دست افشانی و همدلی د رنگین کمانی از موسیقی و رقص و شادی دامنه این کوه ریبا را در پنج روز در خود غرق می کند . در دامنه كوه ، زرتشتیان هر شهر، برای بیتونه چند روزه خود، بنایی ساختهاند .بناهایی با سه دیوار از سه سو و باز و گشاده از یک سو كه شامل یك «مطبخ » و چند «صفه» و اتاق است و به آن مجموعه« خیله» می گویند. خیلهها در كمركش كوه، پایینتر از نیایشگاه و محل چكچك آب ساخته شده است و اهمیت و ارزشمندی آنها بستگی به نزدیكی و دوریشان از نیایشگاه دارد. «خیله دستورها»، « خیله تفتیها » و «خیله قاسمآبادیها » از جمله خیلههای معروف اطراف این نیایشگاه هستند. علاوه بر خیلههای ویژه ای كه هر خاندان برای خود دارد، خیلههای بسیاری نیز از محل یارانه های مردم برای نیایشگران پیر سبز ساخته میشوند. در بیشتر این خیلهها خادمی زندگی میكند كه وظیفهاش روشن نگاه داشتن چراغ داخل اتاق پیرون یا به اصطلاح «پای پیر» و رسیدگی به آن و پذیرایی از مهمانان و زائران است. زردشتیان از این دسته زیارتگاهها پیرهای دیگری هم دارند، مانند پیربانو، پیر هریشت و ... كه همه آنان را منسوب به دختران یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی، میدانند و برای هر یك زیارت ویژهای تدارك میبینند. هفت نیایشگاه بر دورتادور یزد. هفت ستاره ی تابان عشق. هفت نیایشگاه برای آناهیتا که یزد را بنا نهاد. اما زیارت پیر سبز را شاید بتوان مفصلترین آنها خواند.هر یك از این زیارتگاهها زمان خاصی برای زیارت دارد كه به آن حج میگویند. در زمان حج، به ویژه برای زیارت پیر سبز، زرتشتیان از سراسر مملكت و حتا از کشورهای دیگر به سوی یزد سرازیر میشوند و در خیله ها پنج روز می مانند. برگزاری این مراسم با ساز و آواز و رقص و پایكوبی و دیدار همگانی همراه است. این پیرها، هرکدام در این سرزمین تشنه، نیایشگاهی برای ستایش آب و آناهیتا بوده اند. شادا شاد ایرانیان باستان که نیایشگران آب و نور شادی و عشق بوده اند.http://www.mahmoodkavir.com/persian/index.php?option=content&task=view&id=66&Itemid=49 | |
ریشهشناسی واژه ایزد
ریشهشناسی ترجمة واژة Etymology است و بحث بسیار مهمی در دانش زبانشناسی تاریخی برای فهم خاستگاه و چگونگی تغییر صورت و معنای واژه در طی زمان است. زبانشناسان پس از بازسازی زبانهای اولیه مانند هندو اروپایی و خواندن زبان سنسکریت، لاتین و غیره و با استفاده از شیوههای تطبیقی بین زبانها و در نظر گرفتن تحولات آوایی و معنایی
، صورتهای اصیل و اصلی واژهها را از این طریق بازسازی و به ریشههای بسیاری از واژهها دست یافتند. بر این اساس میتوان بسیاری از واژههایی را که امروزه در زبان فارسی به کار میروند با پژوهشهای ریشهشناسی مرتبط کرد و معنای آنها را بهتر دریافت. البته نباید فراموش کرد که دانش ریشهشناسی به تنهایی قادر نیست که بافت فرهنگی و اجتماعی یک واژه را نیز بشناسد و این کار نیاز به پژوهشهای جدیتر و بهرهگیری از علوم دیگر مانند اسطورهشناسی و مطالعات فرهنگی دارد. در اینجا به ریشهشناسی واژة « ایزد» و برخی واژههای مرتبط با آن پرداخته داده شده است
«ایزد» صورت فارسی به معنی « خدا» از yazata- اوستایی « ستوده» است. سی یزته در اوستا برای روزهای ماه به کار رفته است. واژة – yazata صورت ماضی از بن yaz- به معنی «ستودن» ( سنسکریت yajata « ستودنی، نیایش»، هندو اروپایی jag «ستودن») است. این بن فعلی در فارسی باستان به صورت yad- میآید و در نام ماه هفتم نیز به صورت bāgayādi « جشن ستایش بغ»؛ یا در ترکیب āyadana- « معبد، پرستشگاه» به کار رفته است. واژۀ «بغ» نیز که در فارسی باستان به همان معنی «خدا» به کار رفته و اهورا مزدا بغ بزرگ خوانده میشود به تدریج با اصطلاح یزته کنار رفته است. در اوستا ریشۀ فعلی -yaz بسیار پربسامد است و در زمانها و وجوه گوناگون صرف شده است مثلا yazamaide «میستاییم» در وصف ایزدان گوناگون آمده است: می ستاییم میترا؛ تیشتر؛ اهورا مزدا، آب، آتش، سروش و … اسم مصدر این بن yasna « نیایش» است؛ برای نمونه در عبارتی از سروش یسن که در آنجا ایزد سروش ستوده میشود آمده: sraošah ašiiehe yasnem( 6/13) Paitiš mazdaiias « بکوشید ای مزدیسنان ستایش سروش اشی دوست را ». همین صورت در میراث جنبی فارسی باستان در صورت *yasnaka- برگرفته از yasna- نیز دیده شده که به نظر بنونیست از yazna- هم میتواند باشد، در ترکیب دیگری برگرفته از میراث جنبی فارسی باستان صورت yasnamanga«قربانی ستایی» نیز به کارر فته است. واژة manga برگرفته از اوستایی mang « پیشکش یا قربانی» است (هینس ۱۹۷۵:۲۷۳). در فارسی میانه نیز صورتهای yazad «ایزد» وyazdān « یزدان، مینوها» باقی مانده، مانند عبارت Pad nam yazdan « به نام یزدان»، که برخی از متنهای پهلوی مانند یادگار بزرگمهر، درخت آسوریک و خسرو قبادان و ریدک با این عبارت آغاز شده است. نکتة درخور توجه این عبارت صورت جمع واژة یزدان در معنای مفرد است که تاکنون دلیل آن بررسی و تفسیر نشده است.
برخی واژههای همریشه و مربوط
از واژههای همریشه با ایزد، یسن و یشت اوستایی است که نام بخشهایی از کتاب اوستا به معنی «پرستش و ستایش» است . یشتها سرودهایی هستند که معمولا به ستایش خدایان قدیم ایرانی مانند مهر، ناهید و تیشتر اختصاص دارند. یسنها یا سرودهای دینی برای مراسم قربانی مزدیسنی، امروز هم هنوز از آغاز تا پایان، هنگام نماز اصلی پارسیان خوانده میشود. مانند یسن ۵۲ در ستایش اشه (راستی). دیگر واژة مرکب مزدیسنیmazda-yasna « ستایش مزدا، پیرو آیین مزدیسنی» است، که این صورت در فارسی معاصر باقی مانده است .
درفارسی ارتباط ریشهشناسی ایزد با واژة جشن ( در فارسی میانه صورت yašta نیز jašn «جشن گرفتن»)، و نام شهر یزد بر جا مانده است.
«ایزد» صورت فارسی به معنی « خدا» از yazata- اوستایی « ستوده» است. سی یزته در اوستا برای روزهای ماه به کار رفته است. واژة – yazata صورت ماضی از بن yaz- به معنی «ستودن» ( سنسکریت yajata « ستودنی، نیایش»، هندو اروپایی jag «ستودن») است. این بن فعلی در فارسی باستان به صورت yad- میآید و در نام ماه هفتم نیز به صورت bāgayādi « جشن ستایش بغ»؛ یا در ترکیب āyadana- « معبد، پرستشگاه» به کار رفته است. واژۀ «بغ» نیز که در فارسی باستان به همان معنی «خدا» به کار رفته و اهورا مزدا بغ بزرگ خوانده میشود به تدریج با اصطلاح یزته کنار رفته است. در اوستا ریشۀ فعلی -yaz بسیار پربسامد است و در زمانها و وجوه گوناگون صرف شده است مثلا yazamaide «میستاییم» در وصف ایزدان گوناگون آمده است: می ستاییم میترا؛ تیشتر؛ اهورا مزدا، آب، آتش، سروش و … اسم مصدر این بن yasna « نیایش» است؛ برای نمونه در عبارتی از سروش یسن که در آنجا ایزد سروش ستوده میشود آمده: sraošah ašiiehe yasnem( 6/13) Paitiš mazdaiias « بکوشید ای مزدیسنان ستایش سروش اشی دوست را ». همین صورت در میراث جنبی فارسی باستان در صورت *yasnaka- برگرفته از yasna- نیز دیده شده که به نظر بنونیست از yazna- هم میتواند باشد، در ترکیب دیگری برگرفته از میراث جنبی فارسی باستان صورت yasnamanga«قربانی ستایی» نیز به کارر فته است. واژة manga برگرفته از اوستایی mang « پیشکش یا قربانی» است (هینس ۱۹۷۵:۲۷۳). در فارسی میانه نیز صورتهای yazad «ایزد» وyazdān « یزدان، مینوها» باقی مانده، مانند عبارت Pad nam yazdan « به نام یزدان»، که برخی از متنهای پهلوی مانند یادگار بزرگمهر، درخت آسوریک و خسرو قبادان و ریدک با این عبارت آغاز شده است. نکتة درخور توجه این عبارت صورت جمع واژة یزدان در معنای مفرد است که تاکنون دلیل آن بررسی و تفسیر نشده است.
برخی واژههای همریشه و مربوط
از واژههای همریشه با ایزد، یسن و یشت اوستایی است که نام بخشهایی از کتاب اوستا به معنی «پرستش و ستایش» است . یشتها سرودهایی هستند که معمولا به ستایش خدایان قدیم ایرانی مانند مهر، ناهید و تیشتر اختصاص دارند. یسنها یا سرودهای دینی برای مراسم قربانی مزدیسنی، امروز هم هنوز از آغاز تا پایان، هنگام نماز اصلی پارسیان خوانده میشود. مانند یسن ۵۲ در ستایش اشه (راستی). دیگر واژة مرکب مزدیسنیmazda-yasna « ستایش مزدا، پیرو آیین مزدیسنی» است، که این صورت در فارسی معاصر باقی مانده است .
درفارسی ارتباط ریشهشناسی ایزد با واژة جشن ( در فارسی میانه صورت yašta نیز jašn «جشن گرفتن»)، و نام شهر یزد بر جا مانده است.
منابع
تفضلی، احمد، ۱۳۷۶، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، تهران، سخن
سروشیسن: بررسی متن اوستایی، یسن پنجاه و هفت از محمد تقی راشد محصل، تهران: پژوهشگاه علوم انسانس و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۲٫
نیبرگ، هنریک ساموئل، ۱۳۸۲، دینهای ایران باستان، ترجمة سیفالدین نجمآبادی ، کرمان دانشگاه شهید بهشتی باهنر کرمان.
Abaev V.I.( 1958-1995) Istorika- etimologicheski slovar’ osetinskogo yazyka, I-V Moskva-
Leningrad.
Baily H.W(1979) Dictionary of Khotan Saka, Cambridge.
Bartholomae Chr. (1940) Altiranisches Wörterbuch, Strassburg.
Hinz Walter ( 1975) Altiranischenes Sprachgut der Nebenüberlieferrungen, Harrassowitz Wiesbaden.
Kent R.G.( 1953) Old Persian ( Gerammar-Texts-Lexicon), New Haven.
Mackenzie D.N.( 1971) A Concise Pahlavi Dictionary, Oxford.
Nyberg H.S ( 1969-1974) A manual of Pahlavi, I-II, Wiesbaden
تفضلی، احمد، ۱۳۷۶، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، تهران، سخن
سروشیسن: بررسی متن اوستایی، یسن پنجاه و هفت از محمد تقی راشد محصل، تهران: پژوهشگاه علوم انسانس و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۲٫
نیبرگ، هنریک ساموئل، ۱۳۸۲، دینهای ایران باستان، ترجمة سیفالدین نجمآبادی ، کرمان دانشگاه شهید بهشتی باهنر کرمان.
Abaev V.I.( 1958-1995) Istorika- etimologicheski slovar’ osetinskogo yazyka, I-V Moskva-
Leningrad.
Baily H.W(1979) Dictionary of Khotan Saka, Cambridge.
Bartholomae Chr. (1940) Altiranisches Wörterbuch, Strassburg.
Hinz Walter ( 1975) Altiranischenes Sprachgut der Nebenüberlieferrungen, Harrassowitz Wiesbaden.
Kent R.G.( 1953) Old Persian ( Gerammar-Texts-Lexicon), New Haven.
Mackenzie D.N.( 1971) A Concise Pahlavi Dictionary, Oxford.
Nyberg H.S ( 1969-1974) A manual of Pahlavi, I-II, Wiesbaden
تحقیقی از مهرنوش عسگری
مقاله ها را بفرستید
اين نوشته ها مي تواند در قالب خاطره، گزارش، گفتگو، داستان، شعر، زندگي نامه، سفرنامه، پژوهش هاي ساده و هر آنچه در باره زیارتگاه ها بنويسند، باشد. اين مقاله ها بيشتر درون مايه فرهنگ مردم دارد وخاطره های شما از آن مکان باشد
ابزار كار
كار گزارش نويسي، انجام گفتگو، پژوهش و ... نيز مانند هر كار ديگري، ابزاري نياز دارد. آن ابزار اين ها هستند:• قلم و دفترچه يادداشت
• ضبط صوت (موبايل ضبط صوت دار)
• دوربين عكاسي (موبايل مگا پيكسل)
• خودرو براي پژوهش هاي دور از شهر
نمونه جستار هاي فرهنگ مردم
براي نمايش گستردگي فرهنگ مردم، بخش كوچكي از جستار هاي بيشتر شناخته شده و پيشتر كار شده در زير خواهد آمد. اين فهرست، چكيده بخشي از كتاب «الگوي پژوهش در فرهنگ عامه» نوشته «دكتر مسعود حاجي زاده ميمندي» مي باشد.• شهر يا روستا: جغرافيا، اقليم، تاريخ، مردم شناسي، دين، گويش و ...
• محله يا خانه: ريخت شناسي، معماري، كوچه ها، امكانات، فضاي سبز و ...
• خانواده: شكل، وسايل زندگي، ساختار قدرت، تقسيم كار، برنامه يك روز، مهماني ها و ...
• سازه هاي همگاني: كاروانسرا، حمام، بازار، آسياب، آب انبار، قنات، قلعه، مسجد، آتشكده، گورستان و ...
• كار و اقتصاد: زراعت، باغداري، دامداري، آبياري، صنايع دستي، شعربافي و ...
• پوشاك: لباس زنان، لباس مردان، لباس بچه ها، لباس دين ها، لباس محله ها و شهر ها و ...
• خوردني: شيوه آشپزي، غذاي بيمار، پختني ها، خواص غذا ها، نوشيدني ها، غذاي جشن ها و سوگواري ها و ...
• مسافرت: قافله ها، منزلگاه ها، راه ها، دزدان راه، سفر هاي زيارتي و ...
• آداب و رسوم: جشن نوروز، ماه رمضان، عاشورا، ازدواج و عروسي، تولد، مراسم مرگ و مير و ...
• دانش: پزشكي، كشاورزي، پيشگويي هوا، علوم غريبه، رمالي، دعا نويسي، سحر، جادو گري و ...
• ادبيات گفتاري: ضرب المثل ها، افسانه ها، ترانه ها، لالايي ها، شوخي ها، دشنام ها، چاوشي ها و ...
• هنر: شعر، موسيقي، آواز، رقص، آرايشگري، بافندگي، زرگري، معماري و ...
• بزرگان: روحانيون، شاعران، خيرين، واقفين، كدخدا ها و ...
• ...
شيوه نگارش مقاله
هر مقاله بايستي عنواني رسا داشته باشد. متن مقاله مي تواند فهرست بندي و همچنين پاورقي داشته باشد. همراه بودن عكس با متن بسيار پسنديده و سودمند خواهد بود و به روند پذيرش و چاپ مقاله كمك خواهد كرد.افزون بر عنوان و متن، هر مقاله مي تواند اين بخش ها را نيز داشته باشد:
• چكيده و كلمات كليدي
• نام و عكس و متني درباره نويسنده
• شيوه پژوهش و نگارش
شيوه فرستادن مقاله
مقاله را به همراه عكس ها و ديگر پيوست ها، در هر قالبي كه باشند به ایمیل وبلاگ بنویسید تا با نام خودتان دروبلاگ گذاشته شودdadara.abad@gmail.comوra.abad@gmail.comسخن پاياني
هرچند فرهنگ مردم در گنجينه دل بزرگان است، اما چشم اميد ما بيشتر به فرزندان و نوه هاي اين ديار است تا بزرگتر ها را از اين خبر آگاه سازند و با پيگيري يا گفتگو يا آماده كردن گزارش و انجام پژوهش هاي ساده، برگي بر كتاب زیارتگاه بيفزايندزیارت گاه ست پیر
زیارتگاه ستی پیر
دیدارگاه ستی پیر/عکس از "همازور" تارنمای خبری زرتشتیانزیارتگاه ستی پیر در نزدیکی مریم آباد یزد قرار دارد. بنای آن مانند قلعه است که آثار چهار برج باستانی در اطراف
قلعه دیده میشود.
مراسم این زیارتگاه در بیست و چهارم خرداد ماه هر سال برابر با روز اشتاد از ماه خورداد باستانی اجرا می گردد.
مراسم هیرومبا شریف آباد
هیرومبا سنتی نیست که در یکروز یا دو روز تمام شود












http://www.hamazoor.com/
داریوش شامردانی - هیرومبا سنتی نیست که در یکروز یا دو روز تمام شود بلکه آنچه در پی می آید ادامه مراسم در شریف آباد می باشد .
پس از غروب روز های آسمان و زامیاد و مانتره سپند ایزدجوانان از منزل هوستا نوشیروان دو دسته شده و دسته ای به غرب ودسته ای به شرق شریف آّباد رفته و در برابر هر در خانه زرتشتی سردسته اعلام میکند:نام بزرگ نام خدا ودر جواب بقیه می آید مس وه پیروزگر بود
بعد سردسته یکی یکی در گذشته های منزل را اعلام میکند ودر جواب هیرومبا می آید و سردسته اعلام میکند:
گنم وگمه روزن جو - اسیر مسیر واز بود واسب تازین بر زرین باد(گندم پنبه روناس جو –که راه اسیران باز است واسب تا کمر زرین در اختیار دارند.)
و در جواب میشود هیرومبا و در آخر اعلام میکند راست وشوم کشا وبا هابیرو و هلهله شادی عازم منزل بعدی میشوند و دو نفری که برای جمع آوری آجیل هستند بدر منزل می رسند وآجیل را از صاحبخانه دریافت میکنند .
زمانیکه به همه خانه های ده سر زدنددر این سه روز به خانه جوانهای غیزلی امسال رفته جوان را با آغوش باز پذیرا شده و مراسم شادی را بر گذار می کنند و آجیل ها را بین حاضرین تقسیم می کنند . با توجه به تعداد زیاد شرکت کنندگان مراسم مرحله رفتن به خانه غیزلیها درسالن دربمهر شریف آباد انجام میشود.








فرتور از سیامک ماوندادی و آرش بختیاری و بابک کلانتری




زیارتگاه پیر هریشت
| زیارتگاه پیر هریشت |
در 90 كیلومتری غرب یزد و 15 كیلومتری اردكان بر دامنه ی كوه هایی پست با پوشش گیاهی اندك ، زیارتگاهی به نام هریشت وجود دارد . زرتشتیان باور دارند كه یكی از یاران دختر یزدگرد (ندیمه ای به نام گوهربانو كه او را مروارید نیز دانسته اند) در این مكان غیب شده است . بر پایه ی روایات ، گوهربانو در پی تعقیب تازیان ، از كاروان همراهان جدا شده و پس از سرگردانی در این محل به نیایش خدا می پردازد و ناگهان ناپدید می شود و سال ها پس از ناپدید شدن بر كودكی گمشده نمایان شد و به او فرمود تا از پدر بخواهد كه پیر هریشت را بنیان گذارد . بخشی از سنگ كوه كه برجسته است و در پستو جای دارد ، به عنوان این مكانِ ناپدید شدن دانسته می شود . زیارتگاه ، در بالای پله هایی ساخته شده است كه به بالای كوه راه دارد . پیش از رسیدن به پای پیر ، زیارت كنندگان دست و صورت خود را با آب پاكی كه در راه پله و قبل از رسیدن به پیر در نظر گرفته شده است ، شستشو می دهند . در بالای پله ها درِ ورودی زیارتگاه قرار دارد كه به گونه ای زیبا با سه سخن اندیشه برانگیز اشوزرتشت اسپنتمان یعنی" هومت ، هوخت و هورشت" آراسته شده است . به هنگام ورود ، اتاقی پیش رو قرار می گیرد كه در میان آن كلكی وجود دارد كه بر روی آن آتش می افروزند و بوی خوش بر آن می نهند . گرداگرد این اتاق سكو هایی برای نشستن زیارت كنندگان ساخته شده است . زرتشتیان درحالی كه نگاره ی زیبای نخستین پیامبر آریایی ، تابلوهایی به خط بی نظیر دین دبیره و گل هایی شاداب این اتاق را آذین بخشیده است ، روسری و كلاه بر سر می نهند و اهورامزدای یگانه را ستایش می كنند . ساختمان اصلی زیارتگاه ، علاوه بر این اتاق ، یك پستو دارد كه آتش همیشه روشن در اینجا جلوه ای روحانی بدان بخشیده است . پستو همان بخشی است كه آن را مكان ناپدید شدن گوهربانو خوانده اند . اینجا هم با نمادهایی از دین زرتشتی آراسته شده است و مكانی است كه انسان را به آرامش درونی برای راز و نیاز با پروردگار خویش می رساند . در خارج از ساختمان زیارتگاه و پایین آن ، ساختمان هایی به نام خیله توسط خیراندیشان زرتشتی برای ماندنِ چند روزه ی زیارت كنندگان بنا شده است . همچنین آب انباری در پایین پیر وجود دارد . زرتشتیان هر سال از روز امرداد تا روز خور از ماه فروردین (7 تا 11 فروردین) برای برگزاری آیین های دینی و سنتی از همه جای جهان ، در این زیارتگاه گرد هم می آیند . همچنین در 26 فروردین زرتشتیان شریف آباد جشن آتش افروزی ( هیرومبا ) را در این زیارتگاه برگزار می كنند . |
شگفت يزدان غاري كه يكي از سه آتش مقدس ايران را زنده نگاه داشت
گزارش و تصاويرhttp://www.berasad.com/fa/content/view/2474/48/ شگفت يزدان غاري كه يكي از سه آتش مقدس ايران را زنده نگاه داشت | | |
| رشید شهرت | |
| ۲۱ شهريور ۱۳۸۸ | |
| «همراه خودتون حتما طناب بياريد، شايد براي دهانه غار نياز داشته باشيم» وقتي اين جمله را تلفني از آقاي قدردان شنيدم، اصلا فكر نمي كردم به جايي برسيم كه واقعا لازم باشد با طناب بالايمان بكشند. غار شگفت يزدان در قرن نهم هجري بيش از سي سال محل نگهداري آتش آتشكده كاريان بوده است. در ادامه مطلب، تصاوير، راه دشوار رسيدن به آن و سرگذشت آتش آتشكده كاريان را ببينيد و بخوانيد تا شما هم از همت و غيرت نياكانتان شگفت زده شويد: شب را در پارس بانو مي خوابيم تا سپيده دم حركت كنيم و وقت كمتري را از دست دهيم و كمتر به گرما بخوريم، زيرا در ميانه تابستان هستيم. ![]() پيش از ساعت 7 صبح به منطقه اي مي رسيم كه ديگر با اتومبييل نمي توان پيش رفت و بايد دل به بيابان سپرد و با پاي پياده به سوي غار رفت. غاري كه يكي از نمادهاي دين زرتشت در آن حفظ شده است، نمادي كه همچون نور، پرستش سوي زرتشتيان است و زرتشتيان براي نيايش خداوند يكتا رو به سوي آن مي ايستند. ![]() مهرداد قدردان كارشناس ارشد فرهنگ و زبان ايران باستان باني اين سفر است، دكتر كورش رشيدي و داريوش پورسرخابي كه قبلا اين سفر را تجربه كردند نيز هستند تا خيال همه از پيدا كردن غار مطمئن باشد. بهرام كوشكي، گشتاسب خسروياني و رامين شهرت نيز ديگر همراهان هستند، تا روزي براي دوستانشان از غاري بگويند كه سالها در دل خود آتش مقدسي را نگاه داشته است. ![]() آقاي قدردان در طول سفر برايمان گفت كه زماني سه روستاي احمد آباد، ترك آباد و شريف آباد، مثلث ديني و اجتماعي و نظردهنده زرتشتيان بوده است و حتي موبد موبدان فارس نيز در ترك آباد ساكن بوده است، روستايي كه بناي آن را به تركان خاتون دختر اميرمبارزالدين نسبت مي دهند. اما به دليل فشارهاي فراواني كه به موبدان دربرهه اي از زمان وارد شده، آتش را از ترك آباد منتقل كرده اند و در غارشگفت يزدان تخت نشين كرده اند. ![]() بعد از حدود دو ساعت پياده روي، غار را از دور مي بينيم و خوشحال مي شويم كه داريم مي رسيم. ![]() در محلي كه يك سويش به سمت غار شگفت مي رود و سوي ديگرش به سمت چاه شهريار، عكسي به يادگار مي گيريم، چاه شهريار تنها محلي است در اين اطراف كه مي توان آب يافت. ![]() در اين فاصله هيچ گاه تصور نمي كرديم رسيدن به اين غار چه قدر سخت است؟ ![]() اما هر چه جلوتر مي رفتيم بيشتر تعجب مي كرديم كه موبدان چگونه همراه با هيزم چنين مسير دشواري را طي مي كرده اند. ![]() بعد از حدود يك ساعت كوهنوردي سخت، كم كم به دهانه غار نزديك شديم، بارها استراحت كرديم و هر كدام به ديگري مي گفتيم، تو نمي خواهد بيايي بالا، خطرناكه همون جا بمون. ![]() اما وقتي به دهانه غار رسيديم، تازه به سخت ترين قسمت رسيده بوديم، آقايان قدردان، رشيدي و پورسرخابي از ديواره غار بالا رفتند، ولي هيچ كدام از ما نتوانستيم اين مسير را طي كنيم و ترجيح داديم بنشينيم و شاهد تعريف هاي آنها باشيم و سفارش كنيم كه عكسهاي خوبي بگيرند. اما بهرام كوشكي كه خود موبد زاده بود، براي رسيدن به غار انگيزه ي ديگري داشت و با طناب بالا رفت، همين كارش به ما انگيزه و شهامت داد تا اين مسير را طي كنيم و پا به درون غار شگفت يزدان بگذاريم. ![]() اين هم نمايي از دهانه غار و مسيري كه طي كرديم تا به آن رسيديم. ![]() اما خود غار محوطه ي وسيعي دارد، نخستين چيزي كه جلب توجه مي كند، حوض هاي دست سازي است كه البته يكي از آنها ويران شده است. ![]() بر اساس سنتي قديمي، آتشكده در جايي شكل مي گيرد كه هر 4 عنصر يعني آب، باد، خاك و هوا وجود داشته باشد. ![]() اما آتشي كه در اين غار نگهداري مي شده است، خود از كجا آمده است؟ ![]() در ايران باستان سه آتشكده بزرگ كاريان، آذرگشسب و آذربرزين مهر وجود داشته است. آتش آتشكده كاريان، تنها آتشي است كه همچنان روشن است. ![]() اين آتش از فارس به فسا منتقل مي شود. سپس دو قسمت مي شود، بخشي از آن به نيريز مي رود و به احتمال زياد از طريق بردسير و كرمان به هندوستان منتقل مي شود، اما بخش ديگر آن به كثه كه در نزديكي يزد قرار داشته اما مكان آن به طور دقيق مشخص نيست منتقل مي شود. سپس در سال 750 هجري و به دنبال شكل گيري ترك آباد، آتش به ترك آباد مي آيد و موبدان زيادي از جمله موبد موبدان فارس نيز در اين محل سكنا مي گزينند. اما بعدها به دليل زياد شدن فشارها، همه آتش يا بخشي از آن در شگفت يزدان نگهداري مي شود تا دوباره به ترك اباد برگردد. ![]() اما محل نگهداري آتشي كه امروز در آتشكده يزد فروزان است، كجا بوده است؟ ![]() محوطه اي در پايين غار كه همچون حوض هاي آب دست ساز است، اما گروهي سودجو اينجا را نيز حفر كرده اند و در ميان خاكسترها به دنبال گنج بوده اند، محل نگهداري آتش بوده است. ![]() ما نيز عودي روشن مي كنيم تا به ياد روزهايي كه آتش در اينجا نگهداري مي شده است، هواي غار عطرآگين شود. ![]() و عكسي به يادگار ![]() و بدين ترتيب، از غار خارج مي شويم، تا در مسير سخت برگشت، بار ديگر كار بسيار دشوار نياكانمان را درك كنيم. و در همين جاست كه مي فهميم ما اگر براي رسيدن به غار سه ساعت راه رفتيم، در آن زمان بيش از 8 ساعت از پيربانو تا غار را بايد طي مي كرده اند. گفتني است آتش آتشكده كاريان، بر اساس نوشته هاي استاد رشيد شهمردان در كتاب پرستشگاه هاي زرتشتيان بيش از سي سال در غار نگهداري مي شود و آنچنان كه مهرداد قدردان برايمان گفت، بار ديگر به ترك اباد باز مي گردد. اما مدتي ديگر فشار به موبدان ترك اباد به اندازه اي زياد مي شود كه خالي از سكنه مي شود و آتش به احمد آباد و در ادامه به دنبال زياد شدن فشارها به احمد آباد به شريف آباد منتقل مي شود. سپس آتش كاريان، راهي يزد مي شود. تا تغذيه كننده ديگر آتش ها باشد. آتشي كه امروز همچنان در آتشكده يزد روشن است. باز هم فكر مي كنيد مهاجرت، پاسخ درستي به فداكاريهاي نياكان ما است؟ |
اشتراک در:
نظرات (Atom)






















