«همراه خودتون حتما طناب بياريد، شايد براي دهانه غار نياز داشته باشيم» وقتي اين جمله را تلفني از آقاي قدردان شنيدم، اصلا فكر نمي كردم به جايي برسيم كه واقعا لازم باشد با طناب بالايمان بكشند.
غار شگفت يزدان در قرن نهم هجري بيش از سي سال محل نگهداري آتش آتشكده كاريان بوده است. در ادامه مطلب، تصاوير، راه دشوار رسيدن به آن و سرگذشت آتش آتشكده كاريان را ببينيد و بخوانيد تا شما هم از همت و غيرت نياكانتان شگفت زده شويد:
شب را در پارس بانو مي خوابيم تا سپيده دم حركت كنيم و وقت كمتري را از دست دهيم و كمتر به گرما بخوريم، زيرا در ميانه تابستان هستيم.

پيش از ساعت 7 صبح به منطقه اي مي رسيم كه ديگر با اتومبييل نمي توان پيش رفت و بايد دل به بيابان سپرد و با پاي پياده به سوي غار رفت. غاري كه يكي از نمادهاي دين زرتشت در آن حفظ شده است، نمادي كه همچون نور، پرستش سوي زرتشتيان است و زرتشتيان براي نيايش خداوند يكتا رو به سوي آن مي ايستند.

مهرداد قدردان كارشناس ارشد فرهنگ و زبان ايران باستان باني اين سفر است، دكتر كورش رشيدي و داريوش پورسرخابي كه قبلا اين سفر را تجربه كردند نيز هستند تا خيال همه از پيدا كردن غار مطمئن باشد. بهرام كوشكي، گشتاسب خسروياني و رامين شهرت نيز ديگر همراهان هستند، تا روزي براي دوستانشان از غاري بگويند كه سالها در دل خود آتش مقدسي را نگاه داشته است.

آقاي قدردان در طول سفر برايمان گفت كه زماني سه روستاي احمد آباد، ترك آباد و شريف آباد، مثلث ديني و اجتماعي و نظردهنده زرتشتيان بوده است و حتي موبد موبدان فارس نيز در ترك آباد ساكن بوده است، روستايي كه بناي آن را به تركان خاتون دختر اميرمبارزالدين نسبت مي دهند. اما به دليل فشارهاي فراواني كه به موبدان دربرهه اي از زمان وارد شده، آتش را از ترك آباد منتقل كرده اند و در غارشگفت يزدان تخت نشين كرده اند.

بعد از حدود دو ساعت پياده روي، غار را از دور مي بينيم و خوشحال مي شويم كه داريم مي رسيم.

در محلي كه يك سويش به سمت غار شگفت مي رود و سوي ديگرش به سمت چاه شهريار، عكسي به يادگار مي گيريم، چاه شهريار تنها محلي است در اين اطراف كه مي توان آب يافت.

در اين فاصله هيچ گاه تصور نمي كرديم رسيدن به اين غار چه قدر سخت است؟

اما هر چه جلوتر مي رفتيم بيشتر تعجب مي كرديم كه موبدان چگونه همراه با هيزم چنين مسير دشواري را طي مي كرده اند.

بعد از حدود يك ساعت كوهنوردي سخت، كم كم به دهانه غار نزديك شديم، بارها استراحت كرديم و هر كدام به ديگري مي گفتيم، تو نمي خواهد بيايي بالا، خطرناكه همون جا بمون.

اما وقتي به دهانه غار رسيديم، تازه به سخت ترين قسمت رسيده بوديم، آقايان قدردان، رشيدي و پورسرخابي از ديواره غار بالا رفتند، ولي هيچ كدام از ما نتوانستيم اين مسير را طي كنيم و ترجيح داديم بنشينيم و شاهد تعريف هاي آنها باشيم و سفارش كنيم كه عكسهاي خوبي بگيرند. اما بهرام كوشكي كه خود موبد زاده بود، براي رسيدن به غار انگيزه ي ديگري داشت و با طناب بالا رفت، همين كارش به ما انگيزه و شهامت داد تا اين مسير را طي كنيم و پا به درون غار شگفت يزدان بگذاريم.

اين هم نمايي از دهانه غار و مسيري كه طي كرديم تا به آن رسيديم.

اما خود غار محوطه ي وسيعي دارد، نخستين چيزي كه جلب توجه مي كند، حوض هاي دست سازي است كه البته يكي از آنها ويران شده است.

بر اساس سنتي قديمي، آتشكده در جايي شكل مي گيرد كه هر 4 عنصر يعني آب، باد، خاك و هوا وجود داشته باشد.

اما آتشي كه در اين غار نگهداري مي شده است، خود از كجا آمده است؟

در ايران باستان سه آتشكده بزرگ كاريان، آذرگشسب و آذربرزين مهر وجود داشته است. آتش آتشكده كاريان، تنها آتشي است كه همچنان روشن است.

اين آتش از فارس به فسا منتقل مي شود. سپس دو قسمت مي شود، بخشي از آن به نيريز مي رود و به احتمال زياد از طريق بردسير و كرمان به هندوستان منتقل مي شود، اما بخش ديگر آن به كثه كه در نزديكي يزد قرار داشته اما مكان آن به طور دقيق مشخص نيست منتقل مي شود. سپس در سال 750 هجري و به دنبال شكل گيري ترك آباد، آتش به ترك آباد مي آيد و موبدان زيادي از جمله موبد موبدان فارس نيز در اين محل سكنا مي گزينند. اما بعدها به دليل زياد شدن فشارها، همه آتش يا بخشي از آن در شگفت يزدان نگهداري مي شود تا دوباره به ترك اباد برگردد.

اما محل نگهداري آتشي كه امروز در آتشكده يزد فروزان است، كجا بوده است؟

محوطه اي در پايين غار كه همچون حوض هاي آب دست ساز است، اما گروهي سودجو اينجا را نيز حفر كرده اند و در ميان خاكسترها به دنبال گنج بوده اند، محل نگهداري آتش بوده است.

ما نيز عودي روشن مي كنيم تا به ياد روزهايي كه آتش در اينجا نگهداري مي شده است، هواي غار عطرآگين شود.

و عكسي به يادگار

و بدين ترتيب، از غار خارج مي شويم، تا در مسير سخت برگشت، بار ديگر كار بسيار دشوار نياكانمان را درك كنيم. و در همين جاست كه مي فهميم ما اگر براي رسيدن به غار سه ساعت راه رفتيم، در آن زمان بيش از 8 ساعت از پيربانو تا غار را بايد طي مي كرده اند.
گفتني است آتش آتشكده كاريان، بر اساس نوشته هاي استاد رشيد شهمردان در كتاب پرستشگاه هاي زرتشتيان بيش از سي سال در غار نگهداري مي شود و آنچنان كه مهرداد قدردان برايمان گفت، بار ديگر به ترك اباد باز مي گردد. اما مدتي ديگر فشار به موبدان ترك اباد به اندازه اي زياد مي شود كه خالي از سكنه مي شود و آتش به احمد آباد و در ادامه به دنبال زياد شدن فشارها به احمد آباد به شريف آباد منتقل مي شود. سپس آتش كاريان، راهي يزد مي شود. تا تغذيه كننده ديگر آتش ها باشد. آتشي كه امروز همچنان در آتشكده يزد روشن است.
باز هم فكر مي كنيد مهاجرت، پاسخ درستي به فداكاريهاي نياكان ما است؟